تو را میبینم
امروز نعمت دیدار را خدایم به من داده است
امروز مرا هزار نماز شکر واجب است
شکستن لحظه ها را در دورنمای ذهنم حس میکنم
زمان را از پای در آوردم
مکان هم به پایم نمی رسد
تو که باشی
هست بودن را لمس می کنم
با تمام وجودم ...
آسمان امروز روشن تر شده
و سر دیوار پر رنگ تر
دستانم انرژی بیشتری برای رهایی گرفته اند
و امروز رها تر از هر روز
به بلندای خیال تو نمی اندیشم
بسیار فراتر از آن
که به رنگ لبخند کودک گل فروش
که به صدای فریاد درخت
که به خودم و خدایم
می اندیشم . . .
There is nothing to sense
there is nothing to hear
there is nothing to smell
you'r alone
just like me
and the way is your's
and my eyes
every thing is your's
i'm alone
just like you
.....