درد

زندگیم درد می کند 

تو به چشمان سفیدم خیره می شوی 

این را خودم به خودم می گویم 

از بس که به تو می گویم دوستت دارم 

تو دیگر به چشمانم خیره نمی شوی 

زندگیم درد می کند

نظرات 4 + ارسال نظر
من یکشنبه 2 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 02:09 ب.ظ http://mymadhouse.blogsky.com

من متولد ۶۵م!
باز من فقط رامبد جوانم و مطرودم درد میکنه
تو دیگه خیلی وضعیتت بحرانیه
خیلی درد داره؟

زندگیم درد می کند

محمد یکشنبه 2 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 03:00 ب.ظ http://www.shanc.blogsky.com

سلام
باشه حاجی لینکوندمت.
بیای بازم.
اگه خواستی لینک کن.
بای

به روی چشم

سینا یکشنبه 2 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 06:03 ب.ظ http://pesaretanha.blogsky.com

دیازپام کافیه؟

۱.۵ لیتر لیدوکائین خوردم ! جواب نداد
چون میره تو شیکم آدم نمیره تو روحت که !!
البته اگه به روح اعتقاد داری !

مرگ سه‌شنبه 4 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 06:21 ب.ظ http://balkhjournalism.blogsky.com



بسویم بیا ای مرگ

پرستش میکنم هر آنچه را تو خواهی
سنگ را
چمن را
باغ را
ودمن را
دیوو را
وکفن را
بگو هرآنچه تو خواهی آن کنم
زمین شش وآسمان هشت
کوه باران ودریا بلند
مردگان خروشان
زندگان به ماتم
مگر یک خواهشم بپذیر
بسویم بیا ای مرگ

پرستش می‌کنم هر آنچه را تو خواهی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد